این مطلب «بیبیسی» است؛ اما محافل رسانهای غرب بیش از هر زمان، نگرانی خود را از نیروگاه بوشهر ابراز میکنند.
اما آیا نیروگاه بوشهر ممکن است فاجعهای همانند نیروگاه چرنوبیل را تجربه کند؟ آمریکا از این آب گلآلود بهدنبال کدام ماهی است؟
امروز شاید این موضوع که در میان هر مناقشهای در جهان، ایران باید هدف بسیاری از تهاجمها باشد، امری طبیعی به نظر برسد، اما به هر حال شناخت اهداف استکبار در هر برههای میتواند به نوبه خود راهگشا باشد. در گرماگرم خیزشهای اسلامی منطقه هم، حادثه فوکوشیما لنگهکفش ارزشمندی در این بیابان برای آمریکا بود. شاهد این مدعا هم ابراز نگرانی مشاور سابق امنیت ملی رئیسجمهور آمریکاست که از کمرنگ شدن توجه به مسئله هستهای ایران به خاطر تحولات منطقه ابراز نگرانی کرده بود.
«جیمز جونز» که با «کریستین امانپور» در شبکه سیانان گفتوگو میکرد، با اشاره به اینکه «چشم توجه جهانیان به خیزشهای مردمی در کشورهای عرب دوخته شده» تأکید کرد: «دنیا نباید حتی یک لحظه از خطرات اتمی ایران و تلاشهایی که در این زمینه به عمل میآورد، غافل شود.»جونز اضافه کرد: «بهدلیل هرج و مرج موجود در خاورمیانه، جمهوری اسلامی دیگر مرکز توجه نیست و در حال حاضر در مورد برنامه اتمی ایران صحبت چندانی به میان نمیآید.»
جیمز جونز اظهار داشت: «جمهوری اسلامی از قیامهای اعتراضی خاورمیانه و آفریقا نفع میبرد و بهطور منطقی از این آشفتگیها خرسند است.»
همچنین گزارش «نیویورکتایمز» از گفتوگوهای درونی دولت «اوباما» درباره چگونگی برخورد با تحولات منطقه به طرز چشمگیری ارزش پرداختن به خطر هستهای ایران از سوی آمریکا در این مقطع را برای ما روشن میکند.
این روزنامه در یادداشتی به قلم «دیوید سانگر» تحلیلگر شناختهشده امور ایران به صراحت اذعان میکند که آمریکا اکنون به خوبی میداند که ایران خود را از دوران فشار سال 2010 بیرون کشیده است. وی مینویسد: «دو ماه و نیم پیش، مسائل بسیار سخت بهنظر میرسید.
مقامهای آمریکایی در ماه ژانویه کاملا اطمینان داشتند که ایران را به گوشه راندهاند. تحریمهای تازه، گزنده بود. روسها از ارسال تسلیحات پیچیده به ایران خودداری کردند و یک کرم رایانهای به نام «استاکس» تلاش داشت تا در برنامه غنیسازی اورانیوم ایران، اخلال ایجاد کند. اما این شرایط با شروع خیزش عربها تغییر کرد. ناگهان حاکمان اقتدارگرای عرب که 2سال گذشته را به توطئهچینی با واشنگتن برای مهار ایرانیها سپری کرده بودند، بیشتر از آنکه نگران سانتریفیوژهای نطنز باشند، نگران خیابانهای خود شدند.»با این رویکرد، بدیهی است که آمریکا بهدنبال طرح بهانهای برای حساسکردن دوباره حکام عرب نسبت به فعالیت هستهای ایران باشد.
واشنگتن مایل است با نمایش وقت و بیوقت آمادگی برای بهکارگرفتن مشت نظامی علیه ایران، این کشور را در تشنج دائمی نگه دارد. بهنظر میرسد که آمریکا و متحدانش میخواهند نشان دهند که به توافق رسیدن با ایران فوقالعاده دشوار است و در نتیجه باید فشار بر آن را ادامه داد. در ضمن آمریکا عقیده دارد که ایجاد وجهه سازشناپذیر و پیامدهای تحریمها به ایجاد شکاف در رژیم این کشور کمک میکند.»
«نیکلای کوزیرف»، مشاور انستیتو مشکلات بینالمللی آکادمی دیپلماتیک وزارت خارجه روسیه هم عقیده دارد که آمریکا اساسا مایل به بستن پرونده هستهای ایران نیست. وی در این باره در مقالهای که در پایگاه اینترنتی روسیزبان «ایران» (iran.ru) منتشر شده، نوشته است: «تصور میشود علت اصلی نبود پیشرفت در گفتوگوهای هستهای ایران این است که آمریکا بستن پرونده هستهای این کشور را مفید نمیداند و مایل است در آینده هم از آن برای تشدید هرچه بیشتر تحریمها و شوراندن مردم ایران و سایر کشورها و تضعیف رژیم این کشور، استفاده کند.»
محسن یزدانی، کارشناس مسائل بینالملل